روزهای زندگی ما

ღღღღღღღღღღوَ إِن یَکَادُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَیُزْلِقُونَکَبِأَبْصَارِهِمْ لَمَّاسَمِعُوا الذِّکْرَ وَیَقُولُونَإِنَّهُ لَمَجْنُونٌ وَمَا هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ لِّلْعَالَمِینَღღღღღღღღღღاین جا یک منطقۀ عاشقانه استعکسبرداری پیگرد سرایت دارد !ღღღღღღღღღღ"من ! باور کرده امهر بار که دخترم می خنددسیبی سرخروی لب هایم قاچ می خورد" ღღღღღღღღღღامیرالمومنین (ع) فرمود : خدای تبارک و تعالی به حضرت موسی (ع) فرمود : ای موسی سفارش مرا درباره چهار چیز نگهدارا ، اولش آنکه تا گناهان خود را آمرزیده ندیده ای به عیب دیگران نپرداز ، دوم تا پایان یافتن خزینه های مرا ندیده ای غم روزی خود مخور ، سوم تا زوال سلطنت مرا ندیده ای به کسی جز من امیدوار مباش چهارم تا شیطان را مرده ندیده ای از مَکرش آسوده خاطر مباش."خصال شیخ صدوق جلد 1 صفحه"Menu روزهای زندگی ما...ادامه مطلب

روزی نیست که یاد پسرعمه ام نیفتم...همبازی بچگی هام بود. 10 فروردین 34 ساله میشد...دو تا پسر کوچیک داشت...طفلی زنش....داره میشه چهل روز که پام ُ از خونه نذاشتم بیرون....بهار اومده اما دلمون بهاری نیست. روزهای زندگی ما...ادامه مطلب

خدایا شکرت برای اینکه ما رو لایق 4 نفره شدن دونستی.

 

ممنونم که به من لیاقت دادی تا بچه شیعه ی دیگه رو ما از نسلمون داشته باشیم.

اردیبهشت قشنگم

ممنون که شدی اردیبعشق

چهار هفته و چهار روزگیت مبارک جان ِ مادر

روزهای زندگی ما...

ریحانه ی من....شیرینم...عشق من...ثمره ی وجودم پنج سالگیت مبارک. الحمدلله که دارمت...الحمدلله که خدا منو لایق مادر شدن دونست...الحمدلله که من لایق مامانه تو شدن دونست. حیف که بابایی یهویی مجبور شد بره روزهای زندگی ما...ادامه مطلب

سلام چقدررر ننوشتما....اتفاقات جالب و بی مزه ای توأمان توو این مدت افتاد.اتفاقات غمگین هم.... بابام بخاطر اینکه سرش خورد به دیوار راه پله خیییلی یهویی دچار سردرد شد.رفت دکتر...ام آر آی و عکس و.... خیلی غیرمنتظره،دکتر گفت:تومور مغزی! بزرگم هست سایزش.یک چهارم مغز رو درگیر کرده.باید عمل بشه هرچند خوش خیمه! تهران.رشت.لاهیجان.پیش چند تا دکتر رفتن و اونا همینو گفتن ولی ازونجا که بابا قراره یه دوره ی تقریبا چهل روز بره مکه از عمل امتناع میکنه تا برگرده...اشک های ما توو ماه رمضون،سفید شدن موهامون از غصه،گریه های وقت و بی وقتمون، چهره ی ظاهرا آروم بابا که میگه واسه همه پیش میاد مریضی و اگه قرار باشه بم روزهای زندگی ما...ادامه مطلب

میگما...

وقتی دو نفر به هم علاقه دارن و نمیرسن به همدیگه، بعدها سالها هم بگذره حتی از یاآوری اون روزها و رودررو شدن ِ یک در هزارشون،باز دست و پاشون میلرزه و یخ میزنه

اونوقت اینایی که سالها با هم زندگی کردن و از هم جوگدا شدن،اگه یه بار همو ببینن عکس العملشون به هم چیه؟اینا که یه روز مَحرَم ِ حلال ِ هم بودن؟! اونایی که از هم متنفرن رو کار ندارم.اونایی که مجبور بودن بخاطر شرایط خاصی از هم طلاق بگیرن منظورمه؟!

روزهای زندگی ما...

فردا تولدمه....32 تموم میشه و میرم توو 33 سالگی ششمین تولدم که کنار همسر عزیزم هستم...کسی که تمام و کمااال پشتمه....همراهمه...همدلمه....محکم ترین ستون زندگیمه....دلیل آرامش خاطرمه....خدا حفظش کنهتولد من و همسرجان رو چون فاصلش چند روز هست توو یه روز میگیریم... هدیه هامونم که یه هفته زودتر دادیم به هم روزهای زندگی ما...ادامه مطلب

عزیز دلم...جانه دلم....همه ی وجودم...جگرگوشه ی من...نازه من

گل دخترم...

تولدت مبارک....چهار ساله همه ی برکت زندگیمون رو مدیون قدم ِ خیر ِ تو هستیم.

خوشبختی و عاقبت بخیریت آرزومه.

ان شاءالله زنده باشم و عروسیت رو ببینم.

دوستت دارم زندگیه من...ریحانه ی من

چهارسالگیت مبارک

روزهای زندگی ما...

عزیزم

اگه تو نبودی امروز برای من نبود...امروز به نام من نبود....من چشیدن لذت امروز رو مدیون توأم.

همسرم....جانه دلم...ممنونم واسه اینکه به فکر شادی و لذت و.خوشحالی من ازین زندگی هستی.هرلحظه هم شکر کنم برای داشتنت بازم کمه.

دوستت دارم...روز زن و روز مادر مبارکم باشه

روزهای زندگی ما...

عزیز دلم واسه نیمه شعبان ما رو آورد مشهد

ازش ممنونم که واسه خوشحالیم تلاش میکنه

ریحانه جانم واسه اولین بار مسافرت با هواپیما رو تجربه کرده.اینقدر ذوق داشت که نگوووو

خدایا شکرت

چهارشنبه اومذیم و یک شنبه صبح برمیگردیم ان شاءالله

روزهای زندگی ما...